به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

حسن زاده، همت علی

استان کهگیلویه و بویراحمد

حسن زاده، همت علی

دفاع مقدسشهدا و اشخاصفرمانده گروهان و همطراز (جانشین یا معاونین)
استان کهگیلویه و بویراحمد
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۵ چاپ

حسن‌زاده، همتعلی (2 دی ۱۳۴۵- 7 فروردین ۱۳۶۵) فرماندۀ گروهان سوم از گردان ۱۵۱ دژ خرمشهر، تیپ ۴، لشکر ۹۲ زرهی اهواز.

محل تولد همتعلی حسن‌زاده منطقۀ عشایری «مورمیری» جلیل است که در فاصله ۶۰ کیلومتری جنوب غربی یاسوج، مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، قرار دارد (حسن‌زاده). این منطقه از مناطق ییلاقی (سردسیر) طایفه جلیل بویراحمد محسوب می‌شود و در ناحیه‌ای به نام «بابکان» واقع شده است. نام «بابکان» در فارسنامۀ ناصری، یکی از منابع مهم تاریخ و جغرافیای فارس در عصر قاجار، ذکر شده است (حسینی فسایی، ج ۲، ص ۱۴۸۲-۱۴۸۳؛ حسن‌زاده). طایفۀ جلیل از طوایف برجسته ایل بویراحمد است که از دوران قاجار تاکنون شهرت ویژه‌ای داشته است (همان ص ۱۴۸۲؛ سیاهپور، ص ۴۲۳-۴۳۱).

پدر او «ملا بمانعلی» کشاورز و مادرش «صدری‌جان» خانه‌دار بود که صاحب چهار پسر و چهار دختر شدند و همتعلی فرزند دوم این خانواده بود (حسن‌زاده). اگرچه تاریخ تولد او در شناسنامه ۲ دی ۱۳۴۵ ثبت شده است؛ اما او در بهار ۱۳۴۳ در خانواده‌ای متدین به دنیا آمد. شهید همتعلی حسن‌زاده مجرد بود و ازدواج نکرد (همان‌جا).

در زمان تولد همتعلی حسن‌زاده، طایفه جلیل به دلیل قیام و مقاومت شدید بر ضد حکومت پهلوی دوم در جنگ گُجِستان (بهار ۱۳۴۲ ش) تحت‌فشار و محاصره شدید نظامیان حکومت پهلوی و چریک‌های مزدور محلی قرار داشت. این طایفه در سال‌های ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ ش، همانند برخی دیگر از طوایف و ایلات جنوب ایران، بر ضد حکومت محمدرضا پهلوی قیام کرده و جنگ معروف گُجِستان را رقم زدند که همچون نقطۀ عطفی در قیام عشایر جنوب شناخته می‌شود. در پی این نبرد، کل طایفه جلیل در شرایط سخت و تحت مراقبت شدید، در مکانی محدود و محصور نگه داشته شدند تا مبارزان طایفه را تسلیم کنند (حسن‌زاده و عباسی، ص ۲۹).

در همین ایام، مادر همتعلی حسن‌زاده وضع حمل کرد. حضور جمعی از زنان طایفه در سیاه‌چادر آن‌ها موجب تعجب و شک مأموران حکومتی و چریک‌های مزدور محلی شد که همواره حرکات مردم را زیر نظر داشتند. این مأموران با خشونت و تهدید به داخل سیاه‌چادر وارد شدند؛ اما مادربزرگ حسن‌زاده با شجاعت و جسارت مقابل آن‌ها ایستاد و ضمن توضیح علت تجمع زنان، مأموران را مجبور به خروج کرد. این اقدام موجب شد مأموران و مزدوران حکومت از آن محل خارج شوند (همان‌جا).

بر اساس گفته‌های پدر همتعلی، او در چهارسالگی بیمار شد. برای مداوای او ابتدا به زیارت امام‌زاده «بی‌بی حکیمه» برده شد و سپس در نورآباد ممسنی تحت درمان پزشکی قرار گرفت (همان، ص ۲۴-۲۵).

همتعلی حسن‌زاده تحصیلات ابتدایی خود را از سال ۱۳۵۱ ش در روستای «کارمرد» واقع در پشت کوه جلیل آغاز کرد و در خرداد ۱۳۵۶ ش با موفقیت این دوره را به پایان رساند. دوران تحصیلی راهنمایی را از مهر ۱۳۵۶ ش در مدرسه شبانه‌روزی یاسوج (توحید بعدی) شروع کرد و تا سال ۱۳۵۸ ش ادامه داد. در نیمۀ دوم سال ۱۳۵۷ ش، زمانی که تظاهرات مردمی بر ضد رژیم پهلوی در شهر یاسوج در جریان بود، او به همراه گروهی از دانش‌آموزان، بیشتر به‌صورت مخفیانه از دید مسئولان مدرسه در این تظاهرات شرکت می‌کرد. این فعالیت‌ها گاهی موجب تنبیه شدن او و برخی دانش‌آموزان دیگر نیز می‌شد (همان، ص ۱۸، ۲۶).

تحصیلات دورۀ دبیرستان همتعلی از مهر ۱۳۵۹ ش در مدرسه امام خمینی (ره) یاسوج آغاز شد و در خرداد ۱۳۶۲ ش به پایان رسید. در این دوران، او از اعضای فعال «انجمن اسلامی» و «جهاد دانش‌آموزی» بود و همچنین در کانون‌های فرهنگی مساجد و پایگاه‌های مقاومت مشارکت فعال داشت. در ایام جنگ ایران و عراق، همتعلی همراه با گروهی از دانش‌آموزان، با حضور در روستاهای مختلف شهرستان بویراحمد، مردم را به کمک‌های مادی برای رزمندگان و جبهه‌های جنگ دعوت می‌کرد و حضور در مناطق جنگی و دفاع از کشور را تشویق می‌کرد (همان، ص ۴۴-۴۵).

همتعلی حسن‌زاده که مشتاق دفاع از کشور بود، در فروردین ۱۳۶۱ در سن ۱۸ سالگی عازم جبهه‌های جنگ شد. او به همراه ده‌ها جوان از طایفه جلیل، ابتدا از یاسوج به شیراز حرکت کرد و سپس به پایگاه پنجم شکاری اهواز و بعد به دهکده ابوذر غفاری در شوش انتقال یافت. در مدت کوتاهی آموزش‌های نظامی مختصری دریافت کرد و در همان فروردین ۱۳۶۱، در عملیات فتح‌المبین با رمز «یا زهرا (س)» (مرادپیری و شربتی، ص ۱۰۶) که با فرماندهی و همکاری ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای بیرون‌راندن نیروهای عراقی از بخش وسیعی از خاک ایران در منطقه جنوب انجام گرفت، به‌سرعت به خط مقدم جبهه رفت. در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱، به همراه جمعی از رزمندگان کشور، از جمله هم‌رزمان طایفه خود، در خط اول به نبرد رودررو با دشمن پرداخت (حسن‌زاده و عباسی، ص ۴۸-۵۱).

پس از آن تا زمان شهادتش در ۷ فروردین ۱۳۶۵، چندین بار در قالبِ نیروی بسیجی و کادر ارتش در میدان‌های جنگ حضور فعال داشت. در سال ۱۳۶۳ ش به جبهه اعزام شد و در سِمَت معاون دسته در گردان مالک اشتر به فرماندهی سرهنگ احمد ذکاوت، در عملیات بیت‌المقدس شرکت کرد. این عملیات که در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با هدف آزادسازی خرمشهر در محور اهواز، خرمشهر و دشت آزادگان انجام شد، از مهم‌ترین عملیات‌های جنگ بود. در این عملیات، حسن‌زاده کفش‌هایش در گل‌ولای فرو رفت و با پای‌برهنه به انجام وظایف خود پرداخت (همان، ص ۴۷).

پس از پایان دوره مقدماتی، همتعلی حسن‌زاده وارد دانشکده پیاده شیراز واقع در مرکز پیاده شیراز در باغ تخت شد و تا آبان ۱۳۶۴ آموزش‌های لازم را با موفقیت سپری کرد. در آبان ۱۳۶۴، پس از یک سال خدمت در ارتش جمهوری اسلامی ایران، در تقسیم‌بندی جدید در قالبِ کادر افسری وارد لشکر ۹۲ زرهی اهواز شد (باقری). وی تا زمان شهادتش در هفتم فروردین ۱۳۶۵ که بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید، حضور فعال و مستمر در جبهه‌های جنگ داشت (حسن‌زاده و عباسی، ص ۴۸ و ۵۳).

حسن‌زاده جوانی مؤدب، متین، متدین، مردمی، متواضع، شجاع و خواهان صلح و صفا بود و به مسائل شرعی، قانونی، نظم، انضباط و ادب اسلامی پایبند و مقید بود (همان، ص ۱۹).

پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۶۲ ش، همتعلی در آزمون‌های تربیت‌معلم و دانشکده افسری ارتش تهران شرکت کرد و در هر دو موفق شد. اگرچه بیشتر دوستان و آشنایان او را به گذراندن دورۀ تربیت‌معلم تشویق می‌کردند، او با علاقۀ‌ خاص وارد کادر افسری ارتش شد. دورۀ آموزش مقدماتی خود را از ۱۲ آبان ۱۳۶۳ تا اردیبهشت ۱۳۶۴ در آموزشگاه ۰۱ تهران واقع در بلوار افسریه، خیابان پیروزی، به همراه یکی از هم‌طایفه‌هایش به نام حسین باقری گذراند (بش). پس از پایان موفقیت‌آمیز دورۀ، سردوشی خود را از دست فرماندۀ وقت نیروی زمینی ارتش، سپهبد صیاد شیرازی، دریافت کرد (حسن‌زاده و عباسی، ص ۴۷).

در بخشی از وصیت‌نامۀ شهید آمده است: ملت اسلامی ما اگر امنیت و عزت و شرافت و استقلال و ارجمندی انسانی و اسلامی می‌خواهند، باید حامی صدیق و همدوش و هماهنگ با نیروهای مسلح در خدمت رهبری باشند تا در آینده نزدیک انقلاب اسلامی به اهداف نهایی خود دست یابد. پدر و مادر عزیزم، هرگز برای من ناراحت نباشید، چون من از قاسم که در حجله عروسی به جبهه جنگ رفت و در راه خدا شهید شد، کمتر نیستم (حسن‌زاده و عباسی، ص ۸۱ و ۸۳).

زیارتگاه این شهید والامقام در گلزار شهدای روستای «روستای قاسم‌آباد» قرار دارد (ستاد ... ، ج ۲، ص ۳۰۳). برای پاسداشت مقام والای شهید همتعلی حسن‌زاده، چندین مکان مهم در شهر یاسوج به نام ایشان مزین شده است؛ از جمله پل زیرگذر شیراز-یاسوج، خیابان امامت ۹ و حسینیه‌ای در خیابان امامت ۱۱ یاسوج (حسن‌زاده). همچنین به قلم «قربانعلی حسن‌زاده و الله‌کرم عباس» کتابی با عنوان «امیر دل‌ها: زندگی‌نامه شهید همتعلی حسن‌زاده» این کتاب شامل زندگینامه آن شهید به همراه تصاویری از ایشان است («امیر ... »، بش).

مآخذ: «امیر دل‌ها: زندگی‌نامه شهید همتعلی حسن‌زاده» (بارگذاری: بی‌تا)، گیسوم، <gisoom.com>، (دسترسی: ۱۹ مرداد ۱۴۰۴)؛ باقری، حسین (هم‌رزم شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲ شهریور ۱۴۰۳؛ حسن‌زاده، قربانعلی (برادر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹؛ حسن‌زاده، قربانعلی و الله کرم عباسی، امیر دل‌ها، یاسوج: فتح دنا، ۱۳۹۷ ش؛ حسینی فسایی، حسن بن حسن، فارسنامۀ ناصری، تصحیح منصور رستگار فسایی، تهران: امیرکبیر، ۱۳۷۸ ش؛ ستاد تدوین و نشر آثار شهدا با همکاری بنیاد شهید، خودشکنان خط‌شکن شهدای کهگیلویه و بویراحمد (یاسوج)، قم: مجمع فاتحین، ۱۳۷۴ ش؛ سیاهپور، کشواد، قیام عشایر جنوب، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۸۸؛ مرادپیری، هادی و مجتبی شربتی، آشنایی با علوم و معارف دفاع مقدس، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاه‌ها (سمت)، 1391 ش.


/ کشواد سیاهپور /

حسن زاده، همت علی

شناسه مدخل۶۳۸۲۱۱
شناسه مقاله۱۸۴۳
استانکهگیلویه و بویراحمد
کارگروهدفاع مقدس
گروهشهدا و اشخاص
زیرگروهفرمانده گروهان و همطراز (جانشین یا معاونین)
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشچهارشنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر